جرول . [ ج َرْ وَ ] (ع ص ، اِ) زمین سنگناک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (متن اللغة). || سنگ که با کف از زمین توان برداشتن یا سنگی که سیل آورده و گرد و تابان دیده شود یا آن مقدار که مرد بردارد و کمتر از آن . (از متن اللغة). سنگ آن مقدار که از زمین برداشتن توانند یا عام است . (منتهی الارب )(آنندراج ). || نام درنده ای است . (از متن اللغة) (منتهی الارب ) (آنندراج ). گفتار. (مهذب الاسماءنسخه ٔ خطی ). ج ، جَراوِل . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.