جرنگیدن . [ ج َ رَ دَ / ج ِ رَ دَ ] (مص جعلی ) آواز کردن شمشیر و گرز و امثال آن باشد به هنگام کار فرمودن . (برهان ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) :
جرنگیدن تیغ و گرز و تبر
کجاگوش گردون همی گشت کر.
به ابر اندرآمد دم کرنای
جرنگیدن گرز و هندی درای .
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جرنگیدن . [ ج َ رَ دَ / ج ِ رَ دَ ] (مص جعلی ) آواز کردن شمشیر و گرز و امثال آن باشد به هنگام کار فرمودن . (برهان ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) :
جرنگیدن تیغ و گرز و تبر
کجاگوش گردون همی گشت کر.