جرم . [ ج َ ] (اِخ ) نام بطنی است از عرب قضاعه . (منتهی الارب ). مؤلف صبح الاعشی دارد: جرم ، طائفه ٔ هفتم از قضاعه است و آنان اولاد جرم بودند که نام وی علاف بن زبان بن حلوان بن عمران بن حافی بن قضاعه است ، حمدانی گوید: بنوجشم و بنوقدامه و بنوعوف از این طائفه اند. و در عبر آمده است که جماعتی ازاصحاب از این طائفه اند. خود گویم که قاضی ولی الدین بن خلدون به وهم افتاده و آنان را کسانی دانسته که دربلاد غزه بودند ولی چنانکه در جای دیگر ذکر کردیم آنان «جرم » طائفه ٔ طی اند، نه جرم طائفه ٔ قضاعه . و صاحب حماه در تاریخ خود، تنوخ را از این طائفه دانسته ولی آنچه ابوعبید گفته مقرون بتحقیق است . و آن اینکه آنان سه بطن از قحطانیه بودند گوید: نزار و اخلاف (یعنی اسد و غطفان ) همو و بدین جهت به تنوخ موسوم شدند که آنان بر مقام کردن در جایی بشام تحلیف کردند و تتنخ به معنی مقام کردن است . (از صبح الاعشی ج 1 ص 318).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.