جرس . [ ج َ ] (ع اِ) پاره ای از هر چیز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). گروهی از هر چیز. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). یقال : «مضی جرس من اللیل ؛ ای طائفة منه ». (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). جرس من اللیل ؛ ای طائفة. (از متن اللغة). ج ، جُروس . (متن اللغة). || آواز نرم . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آواز، یا آواز پنهان . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || صوت منقار پرندگان . (از متن اللغة). یقال : سمعت جرس الطیر؛ اذا سمعت صوت منقاره . یا معنی عام است . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جِرس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (متن اللغة) و گویند: در حالت افراد مفتوح آید. یقال «ما سمعت له جرساً». ودر حالت جمع (با لفظ) مکسور آید مانند: ماسمعت له حساً و لا جرساً». (منتهی الارب ) (متن اللغة) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و فی الحدیث «فیسمعون صوت جرس طیر الجنة». (اقرب الموارد). جَرَس . (متن اللغة). جِرس . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). رجوع بکلمات مزبور شود. || (مص ) لیسیدن بزبان . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سخن گفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از متن اللغة) (اقرب الموارد). || خوردن زنبور گل را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). || ترنم کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || آواز کردن طایر. (از متن اللغة).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.