جردبیل . [ ج ِ دِ ] (معرب ، اِ) معرب گردبیل و آن کفچه گونه ای است :
اذاماکنت فی قوم شهاوی
فلا تجعل شمالک جردبیلا.
و شهاوی شدید الاشتهاء به اکل باشد و ارباب لغت در کلمه ٔ جردبیل بغلط رفته اند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به جردبان شود.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جردبیل . [ ج ِ دِ ] (معرب ، اِ) معرب گردبیل و آن کفچه گونه ای است :
اذاماکنت فی قوم شهاوی
فلا تجعل شمالک جردبیلا.