جران . [ ج ِ ] (ع اِ) اندرون گردن شتر. (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ). درون گردن . (بحر الجواهر). جران البعیر؛ پیش گردن شتر از مذبح تا منحر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، جُرُن ، اَجْرِنَة. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مجازاً بمعنای ثبوت واستقرار است ، چنانکه در جمله ٔ زیر آمده است : «ضرب الاسلام بجرانه »؛ ای ثبت و استقر. (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.