جراجر. [ ج ُ ج ِ ] (ع ص ، اِ) شتر بسیار بلندآواز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سخت و درشت آوازکننده از شتران . (شرح قاموس ). || شتر بسیار آب خوار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بسیار آب نوش . (شرح قاموس ). || آب باآواز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آب آوازکننده .(شرح قاموس ). ماء جراجر؛ کثیرالجرجرة. (از ذیل اقرب الموارد). || جوف . (ذیل اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.