جحاف . [ ج ُ ] (ع مص ) رفتن شکم از ناگوارد شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). روان شدن شکم از هیزه . (آنندراج ). || (اِ) موت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مرگ همگانی . (از اقرب الموارد). || (ص ) آن رود که هرچه پیش آید ببرد. (مهذب الاسماء).
- سیل جحاف ؛ سیل که زمین را بکاود و ببرد هرچه هست . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
- موت جحاف ؛ مرگی که ببرد و نابود سازد. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.