جاگیر. (اِخ ) (شیخ ...) یکی از مشایخ صوفیه و از مریدان ابوالوفاء بود. ابوالوفاء بر وی ثنا گفته و طاقیه ٔ خود را بدست شیخ علی هیئتی برای وی فرستاده است . همو گفت : من از خدای تعالی ، درخواستم که جاگیر را از جمله ٔ مریدان من گرداند خدای تعالی وی را بمن ببخشید. وی اصلاً از کردان و در صحرای عراق بود و بعداً به سامره رفت و آنجا متوطن شد و بسال 590 هَ . ق . در همانجا از دنیا درگذشت . از سخنان اوست : من شاهد الحق عزوجل فی سره سقط الکون من قلبه ، ما اخذت العهد علی احد حتی رأیت اسمه مرقوماً فی اللوح المحفوظ من جملة مریدی . مریدان او کراماتی از برای او ذکر کرده اند و او را سخت بزرگ میدانند. (از نفحات الانس جامی چ تهران ص 536). و رجوع به تاریخ گزیده شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.