جادو. [ دَ ] (اِخ ) نام قبیله ای است که در هند میزیسته اند. ابوریحان هنگام شمارش ابواب کتاب بهارات گوید: الخامسة عشر موسل و هو تقاتل جادَوْ قبیلة باسدیو. (تحقیق ماللهندص 64 س 18 - 19). و نیز همو در ذکر باسدیو و حروف بهارات (بهارث ) از اساطیر هند باستان گوید: و لم یبق غیر الاخوة الخمسة فانصرف حینئذ باسدیو الی مرکزه و مات َ هو و قبیلته المعروفة بجادَو الاخوة الخمسة قبل تمام السنة. (تحقیق ماللهند ص 201 س 17 - 18). و نیز در ذکر همین اساطیر چنین آرد: و اما البرادة فانها انبتت بردیا و جاء جادَو الیها و شدوا منها حزَماً للجلوس و شربوا فوقعت .... (تحقیق ماللهند ص 203 س 5 - 6).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.