تیمة. [ م َ ] (ع اِ) تِئْمَة. گوسپندی که در حالت گرسنگی ذبح کنند آن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گوسپندان زائد از چهل عدد تا اینکه به نصاب دیگر رسند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || گوسپندان شیردار که در خانه دارند آن را، ضد سائمة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || تمیمه ٔ کودکان . (منتهی الارب ). تمیمة و بازوبند کودکان . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.