تیلماچی . (اِ مرکب ) ترجمان ؛ یعنی زبانهای مختلف فهم کند و هر یکی را بزبان وی فهم کند. (آنندراج ). مترجم و ترجمان . (ناظم الاطباء). صاحب منتهی الارب کلمات ترجمان و لسان را تیلماجی معنی کرده و مرحوم دهخدا در چند یادداشت آرد: دیلماج . مترجم . ترجمان . سخن گزاری . ترجمه . مترجمی و آنگاه افزاید: شاید از ترکی است . || کارگذار. (آنندراج ). آنکه هر کاری را بخوبی می پردازد و حاذق و کارآزموده . (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.