تیصیص . [ ت َ ] (ع مص ) چشم بازکردن سگ بچه . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). لغتی است در جصص و بصص و حصص . (از اقرب الموارد). و هی لغة فی جصص لاءَن ّ بعض العرب یجعل الجیم یاء، فیقول : للشجرة شیرة و للجثجاث جثیاث . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || گشاده و درواشدن زمین به روئیدن گیاه . || دروا شدن گیاه به شکوفه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). || حمله کردن بر قوم . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.