تیره میغ. [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) میغ سیاه و تیره . ابر سیاه و ظلمانی :
جهان چون شب بهمن از تیره میغ
چه ابری که باران او تیر و تیغ.
چو برق درخشنده از تیره میغ
همی آتش افروخت از هر دو تیغ.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیره میغ. [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) میغ سیاه و تیره . ابر سیاه و ظلمانی :
جهان چون شب بهمن از تیره میغ
چه ابری که باران او تیر و تیغ.