تکریم . [ ت َ ] (ع مص ) بسیارآب گردیدن ابر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گرامی داشتن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). نیک گرامی کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تنزیه کردن از معایب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تنزیه و تعظیم . (اقرب الموارد). || کریم گفتن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || فرزند کریم زادن . (آنندراج ). || (اِ) تعظیم و توقیر و حرمت و احترام و تحیت و تسلیم . (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.