تژدک . [ ت َ دَ ](اِ) کرم گندم خوار باشد. (فرهنگ جهانگیری ). کرم گندم ضایع کن را گویند. (برهان ) (آنندراج ). کرم گندم خوار لیکن به رای مهمله گذشت . (فرهنگ رشیدی ). کرم گندمخوارک و قیل بازای تازی (شرفنامه ٔ منیری ). شپشک گندم .(ناظم الاطباء). و رجوع به ترک و پزدک و تژدک شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.