توریض . [ ت َ ] (ع مص ) غائط رقیق و تنگ انداختن . || به یکبار بیضه نهادن مرغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). توریض ماکیان ؛ یعنی زیر بال گرفتن ماکیان تخم را سپس برخاستن و بیضه نهادن به یکبار. ابومنصور گوید: که این تصحیف باشد و صحیح توریص است . (از اقرب الموارد). || زمین و گیاه جستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد). || به شب نیت روزه کردن . منه الحدیث : لاصیام لمن لایورضه باللیل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.