تودیر. [ ت َ ] (ع مص ) در مهلکه افکندن کسی را یا ورغلانیدن بر آنچه بدان در مهلکه افتد. || پیک فرستادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || یک سو و دور کردن . یقال :وَدِّرْ وجهک عنی ؛ ای نحه و بعده ُ. (منتهی الارب ) (ازآنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دفع نمودن بدی و فساد را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بیهوده و پریشان کردن مال را و اسراف نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گم-راه ساختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.