تهشم . [ ت َ هََ ش ْ ش ُ ] (ع مص ) شکسته شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شکسته شدن درخت از خشکی . (از اقرب الموارد). || شکستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). || مهربان گشتن . || خواستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || استعطاف و ترضی . (اقرب الموارد). || مهربان شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مهربانی کردن . (تاج المصادر بیهقی ). تعطف . (اقرب الموارد). || خوار و سست شدن شتر. || شکستن و خوار کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || اکرام و بزرگداشت کردن کسی را. (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.