تنفس . [ ت َ ن َف ْ ف ُ ] (ع مص ) نفس زدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). دم برزدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). داخل کردن نفس به ریه وخارج کردن از آن ، و هر ریه داری متنفس است . (از اقرب الموارد). دم و نفس و دم زدگی و نفس کشیدگی و دم برآوردگی . (ناظم الاطباء). || باد سرد کشیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دم سرد دراز کشیدن از رنج و سختی . (از اقرب الموارد).
- تنفس سرد ؛ آه سرد. (ناظم الاطباء).
|| پراکنده شدن نور صبح . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). دمیدن و روشن شدن صبح . (آنندراج ). دمیدن صبح ، منه قوله تعالی : والصبح اذا تنفَّس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تبلج صبح . (اقرب الموارد). || روز درآمدن . (تاج المصادر بیهقی ). برآمدن روز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || شکافته شدن کمان . (تاج المصادر بیهقی ). شکافتن کمان ، یقال : تنفست القوس ؛ اذا تصدعت و انشقت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). || آب پاشیدن موج . (تاج المصادر بیهقی ). آب پاشیدن دریا به موج ، یقال : تنفس الموج ؛ اذا نضح الماء. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بلند شدن آب دریا بموج . (آنندراج ). || آب خوردن از آوند بی جدا کردن از آوند دهن را. (از منتهی الارب )(از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). || یا به سه دم جداگانه آب خوردن در آن ، از اضداد است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و فی الحدیث انه (ص ) کان یتنفس فی الاناء و نهی عن التنفس فی الاناء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || اطالة: لقد ابلغت و اوجزت فلوکنت تنفست ؛ ای اطلت . (اقرب الموارد). || خارج شدن باد از زیر: کنا عنده فتنفس . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.