تندید. [ ت َ ] (ع مص ) کسی را به بدی معروف کردن . (تاج المصادر بیهقی ). آشکار کردن عیبهای کسی را و بد شنوانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پراکنده کردن شتران را.(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || شهرت دادن و شایع کردن چیزی در میان مردم . (از اقرب الموارد). || آواز بلند برداشتن . (تاج المصادر بیهقی ). بلند کردن صدا. (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.