تمیم . [ ت َ ] (اِخ ) نام ابن ادبن طانجه ، پدر قبیله ای است و نام هژده صحابی است . (منتهی الارب ). قبیله ای از عرب و ج ِ تمیمة و نام هیجده صحابی . (ناظم الاطباء). قبیله ای است . (آنندراج ). بدون «ال » قبیله ای است .(از اقرب الموارد). از قبائل مشهور عرب در حدود نجدو بصره و یمامه سکونت داشتند نسب دانان این قبیله راچنین معرفی کنند: تمیم بن ادبن طانجه بن الیاس بن مضربن نزاربن معدبن عدنان . در میان این قبیله اشخاص مشهوری از صحابه و شاعر و جز اینها برخاستند و بعد از ظهور اسلام مشاهیر فراوانی در این قبیله ظهور کردند و در ممالک مختلف اسلامی سکونت اختیار کردند شاعر شهیر جریر از همین قبیله است ... (ازقاموس الاعلام ترکی ). رجوع به بنی تمیم و بنوتمیم و عیون الاخبار ج 4 ص 123، تاریخ سیستان ص 124، 131، 132، 136 و 137 و تاریخ اسلام ص 100، 118، 120، 165 و 172 و احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 227، 273 و تاریخ گزیده ص 126، 127، 152، 167، 235، 236 و الاعلام زرکلی ج 1 ص 166 و الانساب سمعانی ص 9 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.