تغریض . [ ت َ ] (ع مص ) تر و تازه چیدن چیزی را یا تر و تازه بریدن آن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || از شیر بازداشتن بچه را پیش از وقت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || گوشت تازه خوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد). || تَفَکﱡه و گویند آن از فکاهة است بمعنی مزاح . (از اقرب الموارد). تفکه نمودن از آن (؟). (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || نیمه کردن خنور، یقال : غرض فی صفأک ؛ ای لاتملاء و هو بحر لایغرض ؛ ای لاینزح . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.