تعییل . [ ت َع ْ ] (ع مص ) (از «ع ول ») عیال داری و نفقه دادن آنان . || عیال خود گردانیدن قوم را یا فروگذاشتن آنان را. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (از «ع ی ل ») بد پروردن . (تاج المصادر بیهقی ). بدخوارگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گذاشتن اسب را در بیابان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گم کردن ضالة را به نهجی که جایش معلوم نشود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || بسیار شدن عیال مرد. || عیال داری و نفقه دادن آنان . || عیال خود گردانیدن قوم را یا رها کردن آنان را. (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.