تعنین . [ ت َ ] (ع مص ) عنوان کردن کتاب را. (تاج المصادر بیهقی ). عنوان کتاب نوشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || عنان کردن لگام را. (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). عنان ساختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || قاضی بر کسی حکم نامردی کردن یا با افسون نامرد شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || عاجز شدن مرد از نزدیکی . (زوزنی ). || (اِمص ) نامردی . (منتهی الارب ). تعنینة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). نامردی و عدم میل به زن . (ناظم الاطباء). عِنّین . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.