تعریص . [ ت َ ] (ع مص ) گوشت در میان سرای افکندن تا خشک شود. (از زوزنی ) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || پاره پاره کردن گوشت . || گوشت بر خدرک انداختن و یا خاکستر آلودن و نیک ناپختن . (ناظم الاطباء). || تیر بر خانه نهادن تا مسقف سازند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || پشت خماندن و سر فرود نیاوردن شتر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.