تطهر. [ ت َ طَهَْ هَُ ] (ع مص ) سر و تن شستن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). پاک شدن و غسل آوردن زن از خون و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پاک شدن و سر و تن شستن . (آنندراج ). پاک شدن ازریم و آلودگی و غسل کردن زن . (از اقرب الموارد). || پرهیز کردن از گناه و از هر زشتی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خود را بازداشتن از گناه . (آنندراج ). خودداری کردن از گناه . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.