تطریف . [ ت َ ] (ع مص ) کارزار کردن برگرد لشکر. (تاج المصادر بیهقی ). بر کرانه ٔ لشکر زدن و برگردانیدن خصم را در حرب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جنگ کردن در کرانه ٔ لشکر. || قرار دادن کسی یا چیزی را در کرانه . (از اقرب الموارد). || افتادن دندان اشتر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بازگردانیدن شتران و جز آن را بر کسی . (ازمنتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بازگردانیدن اوایل خیل را بر اواخر آن . (از اقرب الموارد). || خضاب کردن زن سر انگشتان را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). نگار و نگارین کردن زن سر انگشتان را به حنا و جز آن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.