تضریع. [ ت َ ] (ع مص ) نزدیک گشتن آفتاب به فروشدن . (تاج المصادر بیهقی ). غروب کردن یا نزدیک به غروب رسیدن آفتاب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خوب ناپختن شیره را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || وقت فرودآوردن از دیگدان رسیدن دیگ را. || قریب به پویه دویدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.