تشبیک . [ ت َ ] (ع مص ) انگشتان بهم درگذاشتن و آنچه بدان ماند. (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (از دهار). درآمیختن و بیکدیگر درآوردن چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). در همدیگر کردن انگشتان و غیرآن . (آنندراج ). انگشتان در یکدیگر درافکندن . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد) : ... و مبانی موالات میان هر دو پادشاه مستحکم و مشایخ هر دو دولت در تشبیک اسباب عصمت و توشیح دواعی قربت و ... قواعد الفت بمسامیر مظاهرت ... بایستادند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ اول تهران ص 320). || فروکردن باد اعضاء آنان را در یکدیگر و منقبض ساختن آن همچون شبکه . (از اقرب الموارد). || به دشمنی ها دست درکردن و فرورفتن در آن . (از متن اللغة).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.