تسور. [ ت َ س َوْوُ ] (ع مص ) به دیوار بر شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). بر دیواربرآمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بر دیوار برشدن . و از راه دیوار به خانه شدن . (مجمل اللغة). بر بالای دیوار شدن . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از المنجد). تسلق . و رجوع به تسلق شود. || دست آورنجن در دست کردن . (تاج المصادر بیهقی ). یاره بر دست خود نهادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دست برنجن به دست کردن . (از متن اللغة) (از المنجد) (ازاقرب الموارد). و رجوع به سوار شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.