تسنید.[ ت َ ] (ع مص ) چوب فرا دیوار گذاشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (از زوزنی ). چوب به دیوار اندر وانهادن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). چوب را زیر دیوار گذاشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). استوار کردن و راست کردن چیزی را: سندالشی ٔ وثقه ُ و دعمه ُ. (از اقرب الموارد) (از المنجد). || سند بودن کسی را (از متن اللغة). || پوشانیدن چادر سَنَد را به کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پوشیدن سند. (از متن اللغة) (از المنجد). پوشیدن سند که آن نوعی بُرد است . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.