تزیین دادن . [ ت َ زْ دَ ] (مص مرکب ) آراستن . آرایش دادن . زینت دادن :
مسافری تو و گرد جهان مسافروار
همی شوی و جهان را همی دهی تزیین .
ادب ملاحظه می کرده ام که تا غایت
نداده ام به ثنای تو شعر را تزیین .
و رجوع به تزیین در همین لغت نامه شود.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تزیین دادن . [ ت َ زْ دَ ] (مص مرکب ) آراستن . آرایش دادن . زینت دادن :
مسافری تو و گرد جهان مسافروار
همی شوی و جهان را همی دهی تزیین .