تزعب . [ ت َ زَع ْ ع ُ ] (ع مص ) شتافتن . (از متن اللغة). || شادمان شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تنشط. (متن اللغة). نشاط داشتن . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || خشم گرفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تغیظ. (متن اللغة) (اقرب الموارد) (المنجد). || در اکل و شرب کثرت کردن و زیادت نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). در خوردن و آشامیدن زیاده روی کردن . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || مال را در خود تقسیم کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تقسیم کردن قوم مال را در میان خود. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.