تر گشتن . [ ت َ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) مرطوب و نمدار شدن :
سراپرده و خیمه ها گشت تر
ز سرما کسی را نبد پای و پر.
چو ابر زلف تو پیرامن قمرمی گشت
ز ابر دیده کنارم به اشک تر میگشت .
خم می به ناشستن آسوده تر
که هرچند تر گردد آلوده تر.
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تر گشتن . [ ت َ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) مرطوب و نمدار شدن :
سراپرده و خیمه ها گشت تر
ز سرما کسی را نبد پای و پر.