ترنجیدگی . [ ت ُ رُ دَ / دِ ] (حامص ) اسم مصدر از ترنجیدن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). سخت درهم کشیدگی و فشرده شدگی . (ناظم الاطباء). مرحوم دهخدا آرد: این کلمه را صاحب ذخیره ٔ خوارزمشاهی همه جا با طاء مؤلف نویسد : و تمددرا بپارسی طرنجیدگی گویند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). || درشت گشتگی و دارای چین . (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.