ترمذی . [ ت ِ م ِ ] (ص نسبی ) یا ترمدی به حرکات ثلاثه و کسر سیم یا ضم آن دو قول و ذال معجمه ، منسوب به شهر ترمذ که آن طرف جیحون است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). منسوب است به ترمد که شهری است در ساحل نهر بلخ که جیحونش خوانند جمعی کثیر از علما و مشایخ و فضلا از این سرزمین ظهور کرده . (از سمعانی ). از ترمذ یا ترمد :
جاجم ترمدی است لایق وقت
من در این باب دارم استادی .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.