تدسیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) (از «دس ی ») ورغلانیدن کسی را و تباه کردن وی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تباه کردن و گمراه کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج )(از اقرب الموارد) (از المنجد). || برداشتن حدیث را از کسی و نقل کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || تدسیة نفس ؛ ضد تزکیه ٔ آن . تدسیس آن . (از اقرب الموارد). گمنام وبی قدر ساختن آن . (از المنجد). رجوع به تدسیس شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.