تدراء. [ ت ُ رَءْ ] (ع ص ) تُدرَاءة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد): رجل ذوتدراء؛ یعنی دفعکننده ٔ خصم است با قوت و شوکت ، وچنین است پادشاه که صاحب ساز و برگ جنگ و نیرو باشددر دفع دشمنان . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). مدافع با شوکت و قدرت . (از المنجد) (اقرب الموارد). رجل تدراء و تدراءة؛ ای ذوعزة و منعة و قوة، و التاءزیدت فیه علی حد زیادتها فی ترتیب و تنضب . (اقرب الموارد). و التاء زائدة کما زیدت فی ترتب و تنضب و تتفل . (منتهی الارب ). قوت و توانایی تمام . (آنندراج ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.