تدبیس . [ ت َ ] (ع مص ) پوشیدن چیزی را و پوشیده شدن ، لازم و متعدی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مخفی شدن و مخفی کردن . (از المنجد). || موزه ٔ خود را زدن بر چیزی تا آواز برآید از آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || شدت یافتن شیرینی انگور چنانکه همانند عسل گردد. || دِبس . شیره شدن عصیر جوشیده . || شیره ساختن مرد عصیر را. (از المنجد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.