تحزیز. [ ت َ ] (ع مص ) رخنه کردن سر دندان ، چنانکه سر دندان جوانان باشد. (تاج المصادر بیهقی ). تیز کردن سر دندان را، چنانکه دندان جوانان باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تیز کردن دندان را. (آنندراج ). تیز کردن اطراف دندان . (المنجد). قرار دادن اُشَر در دندان . (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). یقال : فی اسنانه تحزیز؛ ای اشرٌ. (منتهی الارب ). تحزیز ازباب تفعیل ؛ یعنی در دندانهای او تیزکردنی هست و قد حززها از باب مذکور؛ یعنی به تحقیق که تیز کردند دندانها را. (شرح قاموس ). خوبی و تیزی دندان . (ناظم الاطباء). اشر در دندان . (قطر المحیط). اثرالحز. (از اقرب الموارد). فرجه ٔ تنگی دندان . (بحر الجواهر). تنگی دندان . (مهذب الاسماء). و رجوع به اشر شود. || بر هم سودن دندان را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). با هم سودن دندان را. (آنندراج ). || اندازه کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.