تتبیب . [ ت َ ] (ع مص ) هلاک کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (صراح ). هلاک کردن کسی را. (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (منتهی الارب ). || زیان و هلاکی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تباً لک گفتن کسی را. (اقرب الموارد) (قطر المحیط): تباً تتبیباً، بطریق مبالغه است ؛ یعنی بسیار هلاکی باد او را. (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.