تبین . [ ت َ ب َی ْ ی ُ ] (ع مص ) بجای آوردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || پیدا و آشکار کردن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب )(از ناظم الاطباء). پیدا کردن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). || هویدا شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). پیدا و آشکار گردیدن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آشکار شدن . (آنندراج ). || درنگ کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || تأنی و وقار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و منه الحدیث : الا ان التبین من اﷲ تعالی و العجلة من الشیطان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.