تبکیر. [ ت َ] (ع مص ) بامداد کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || پیش آمدن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). پیش شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || گزاردن نمازگزار نماز را اول وقت آن . (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). آمدن نماز را در اول وقت آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || بامداد رفتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || بامداد آمدن بر کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آمدن کسی را بامداد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || شتاب کردن بسوی کسی هر وقت که باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || پگاه خیزانیدن کسی را بر یاران او. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.