تبویب . [ ت َ ] (ع مص ) در بابش نشاندن . (تاج المصادر بیهقی ).باب باب کردن . (زوزنی ) (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تبویب کتاب ؛ تقسیم آن به ابواب . (اقرب الموارد) (قطر المحیط). باب باب قرار دادن کتاب و نوشته . (فرهنگ نظام ): یقال ابواب مبوّبة کما یقال اصناف مصنفة. (منتهی الارب ). و سلکت فی ترتیبه و تبویبه مسلکاً غریباً. (مقدمه ٔ ابن خلدون چ بهیة ص 4).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.