تبریر. [ ت َ ] (ع مص ) تزکیه . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). || نسبت دادن کسی را به بِرّ. (قطر المحیط). || غلبه کردن . || بواسطه ٔ سخن یا کار مطیع کردن . || محقق کردن . || آشکار کردن و ظاهر نمودن بیگناهی را . (ناظم اطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.