تأمع. [ ت َ ءَم ْ م ُ ] (ع مص ) اِمَّعَه شدن . سست رای شدن مرد و فرمانبرداری از هرکس . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || همراه مردمان بضیافت رفتن . بی آنکه خوانده شده باشد به ضیافت رفتن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || در دین تبعیت دیگران کردن . (منتهی الارب ). رجوع به امعة شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.