تالش . [ ل ِ / ل َ ] (اِخ ) قومی باشند از مردم گیلان .(فرهنگ جهانگیری ) (برهان ) (از آنندراج ) (از انجمن آرا) (از فرهنگ رشیدی ) (از فرهنگ نظام ). گویند از اولاد«تالش » پسر یافث بن نوح بوده و آنان را تیالشان میخوانده اند. ایرانیها برسم قدیم خودشان که الفاظ فارسی را با حروف عربی مینوشتند تالش را طالش هم مینویسند.(فرهنگ نظام ). طایفه ای در گیلان و آذربایجان که یک قسم از فارسی دری تکلم میکنند و گویا زبان اهالی آذربایجان قبل از غلبه ٔ ترک همین زبان بوده چنانکه در هرزند بهمین زبان تکلم می نمایند. (ناظم الاطباء). محمّدمعین در حاشیه ٔ برهان قاطع آرد: «تالش بقول بعضی مبدل و محرف «کادوس » است و آن قومی بود که در زمان باستان بس انبوه بودند و در کوهستان شمالی ایران نشیمن داشتند و چون بارها بگردنکشی برخاستند و با پادشاهان هخامنشی از در نافرمانی درآمدند از اینجا نام ایشان در تاریخها آمده و امروز مترجمان «کادوش » را که تلفظ صحیح آنست «کادوسی » نویسند. جایگاهی که برای کادوشان در تاریخها یاد کرده اند امروز منطبق با جایگاه تالشان میباشد. رجوع به مقالات کسروی ج 1 ص 180 و نامهای شهرها و دیها تألیف وی دفتر یکم شود. (برهان ج 1 ص 462 حاشیه ٔ 5). رجوع به طالش و تالشان و تالوش شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.