تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) زنگی . والی بلخ و پسر ملک فخرالدین مسعود سرسلسله ٔ ملوک بامیان . عطاملک جوینی در تاریخ جهانگشا درذکر محاربه ٔ سلطان محمد خوارزمشاه با غوریان آرد:
... بر این جملت میان هر دو سلطان و ثایق مبرم گشت تا بعد از دو ماه جمعی از لشکر غور در حدود طالقان جمع آمدند و تاج الدین زنگی والی بلخ که ضرام آن فتنه بود بمروالرود تاخت و بدان سبب سر در آن کار باخت و عامل مروالرود را مغافصةً در دام هلاکت انداخت و خواست که اثارت ضیم و تهییج ظلم کند و استخراج اموال ، آن خبر به سلطان رسید بدرالدین جعفر را از مرو و تاج الدین علی را از ابیورد بدفع آن فتانان نامزد فرمود بعد از مصاف زنگی را با ده کس از امرا مقید به خوارزم فرستادند و جزای حرکات سر ایشان حاشی السامعین از تن جدا کردند... (تاریخ جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 2 ص 58). خواندمیر در حبیب السیر در ذکر ملوک بامیان آرد: اول این طبقه ملک فخرالدین مسعود است که عم سلطان غیاث الدین محمدبن سام بود و او مدتی مدید به امر حکومت بامیان و حدود طخارستان قیام می نمودند و سه پسر شایسته داشت شمس الدین محمد و تاج الدین زنگی و حسام الدین علی ... (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 609).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.