تابستانی . [ ب ِ / ب َ ] (ص نسبی ) منسوب به تابستان ، صیفی . آنچه که مخصوص این فصل باشد: خانه ٔ تابستانی . لباس تابستانی . ازض ٌ مصیفه ؛ زمین تابستانی . (منتهی الارب ). مکان ٌ مصیف ؛ جای تابستانی . (منتهی الارب ). مکان ٌ مصیوف ؛ جای تابستانی . (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.